در بدرقــــــه چشمان تو نمیتوان غربت را فراموش كرد و
كوچــــــه سرارسر میشود از وداعی عاشقانــــه...
گـل یا پــوچ؟
دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن
بگذار فقط تصــــــور کنم ..
که در دستانتــــ
برایـــم کمی عشق پنهـــان است ..
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
" تـــو "
دو حرفـــــــــ بیشتر نیســـت ،
کلمه ی کـــوتاهی
که برای گفتنش ..
جانم به لبـ رسید و
ناتمام ماند ...
حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!
حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه
اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ!
خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود!
برمیگردم چـون
دلـتنـگـت مــی شــوم!!!
در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد ،
در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابری است ،
همیشه دلتنگ توام ...
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد
یا باید خانه مان را عوض کنم
یا پستچی را
تو که هر روز برایم نامه می نویسی .... مگه نه ؟!!
58517 بازدید
9 بازدید امروز
3 بازدید دیروز
183 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian